اشعار ضیاءالدین زین الدینی



فرصت نشد وداع کنم با تو،یادم است

گاهی زمان برای خداحافظی کم است

 

دانشکده و جامعه در شوک بُوَد هنوز

هر دل برای داغ غمت غرق ماتم است

 

یک تاج گل نشسته بجای تو در کلاس

بوی تو را نمی دهد این گل، مسلم است

 

 هرگز مپرس حالِ من و درس وبچه ها

از داغت هر کلاسِ فرو رفته در غم است

 

تقصیر جاده یا که اتوبوس یا که یا

آری هنوز واقعه جریانی مبهم است


اشعار ضیاءالدین زین الدینی

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خرید اینترنتی ویکی پدیای فارسی انجمن علمی انستیتو مهندسی نفت دانشگاه تهران ترجمه ، ترجمه گوگل ، ترجمه انگلیسی به فارسی بلاغ مبین yahya0585 سلامت باش ✨♡blog night♡✨ قصه شب مدرسه دخترانه استعداد نوین آمل آفتاب4